مدیریت فرآیندهای کسب و کار (BPM) اصطلاحی کلی برای توصیف روش های مختلف کشف، مدل سازی، تجزیه و تحلیل، اندازه گیری، بهبود، بهینه سازی و خودکارسازی فرآیندهای کسب و کار است.
قبل از بحث در زمینه موفقیت BPM بهتر است مشخص کنیم که فرآیند کسب و کار دقیقا چیست؟ به طور کلی باید گفت فرآیند کسب و کار شامل هر کاری است که در محل کار انجام می دهید – خواه این کار چرخاندن همبرگرها روی فر باشد و خواه تنظیم نمودن خط تولید یک ربات پیشرفته. مجموعه رستوران های مک دونالد بزرگترین رستوران زنجیره ای در جهان هستند؛ علت آن این است که آنها فرآیندهای کسب و کار خود را تا آخرین درجه درک و شناسایی می کنند. یک ماشین جدید در مقایسه با یک Big Mac (همبرگر بزرگ مک دونالد) قطعات بسیار بیشتری دارد، اما اصول کار بسیار یکسانند: هر دوی آنها خروجی یک سری فرآیندهای کسب و کار هستند و چگونگی مدیریت این فرآیندها است که تعیین می کند این محصول به یک موفقیت سودآور تبدیل شود و یا یک ضرر سنگین.
BPM یک بخش اساسی در هر کسب و کار است و هدف آن این است که از تکرار شدن وظایف، زمان دوباره کاری برای کارکنان و ایجاد ضایعات جلوگیری نماید. BPM در کنار اصول Lean Six Sigma، مجموعه ای از ابزارهای قدرتمند هستند که کسب و کارها را از جایگاهی که به طوری شهودی در آنجا قرار دارند بالاتر می برند. موفقیت BPM باعث می شود که مشاغل بتوانند از داده ها، آمار و نوآوری استفاده نموده و راه هایی برای تقویت بهره وری بیابند و در خوشحال کردن مشتریان خود کارآمدتر گردند.
این اخبار، عالی به نظر می رسند. اما آیا خبرهای داغ در حال حاضر حول اتوماسیون رباتیک فرآیند(RPA) نمی چرخد؟ آیا هوش مصنوعی جایی نیست که همه پول و توجه به آنجا می رود؟ آیا برخی از این صحبت ها در مورد چرخاندن برگرها و ساختن ماشین ها کمی اساسی و واضح به نظر نمی رسد؟ آیا BPM در معرض خطر نادیده گرفته شدن قرار دارد؟
ناامیدی
دن موریس یکی از اصلی ترین مؤسسات آموزش حرفه ایBPM و معماری کسب و کار آنلاین است. در این موسسه درمورد میزان عدم موفقیت BPM و پروژه های IT تحقیقاتی انجام شده است. طی این تحقیقات مشخص شد که منابع بیشماری ادعا می کنند تا 50٪ یا حتی حجم بیشتری از پروژه های فناوری اطلاعات و درصد حتی بیشتری از پروژه های BPM نتوانسته اند به موقع، در بودجه ی در نظر گرفته شده و یا با توانایی های مورد انتظار، تحویل داده شوند. گمان آن می رفت که میزان شکست زیاد باشد، اما نه تا این اندازه بالا. بررسی ها دو برابر شد و تأیید کافی برای آمار ارائه شده در مکان های مختلف مشاهده گردید.
قابل درک است که اگر پروژه های BPM بازده خوبی به نسبت سرمایه گذاری انجام شده نشان ندهند، اشتیاق زیادی را به خود جلب نمی کنند. (و علیرغم تبلیغات زیاد، حتی فروشندگان اعتراف می کنند که اتوماسیون رباتیک فرآیند نیز ممکن است مسیر مشابهی را طی کند.) اما در رابطه با موارد عدم موفقیت BPM چه می توان گفت! دانیل موریس می گوید، این تکنولوژی نیست که در اینجا مورد تقصیر است: این مهارت افراد در کار کردن با تکنولوژی است که دارای اشکالاتی است: “در مورد تکنولوژی های نوین نیز درست مانند تکنولوژی های قبلی، فروشنده آموزش های لازم را برای استفاده از ابزار به کارمندان IT می دهد. اما افرادی که تحت تعلیم قرار گرفته اند پس از مدتی به عنوان متخصصان آموزش دیده در استفاده از ابزار سست می شوند . این گونه است که موفقیت BPM به خطر می افتد. گذراندن دوره، کسی را در هیچ رشته ای متخصص نمی کند. ترکیب سال ها آموزش، تجربه و ارزیابی عملکرد خلاقانه از خود، باعث ظهور یک متخصص می شود- واقعا هیچ چیز کمتر از آن آدمی را به چنین هدفی نمی رساند. ”
سرمایه گذاری بیشتر
برای عدم موفقیت BPM ممکن است برخی دلایل ساختاری وجود داشته باشد که باعث می شود پروژه های IT و از جمله BPM شور و شوق و انرژی خود را از دست بدهند. بخش عمده سرمایه گذاری در راه حل های BPM به طور اجتناب ناپذیری در ابتدای پروژه انجام می شوند. هر چند که ممکن است حتی کل پروژه ضرر ده باشد.
موفقیت BPM در گروی استمرار اجرای آن است. بهبود مداوم دقیقاً به معنی نامش است: مداوم. تأمین بودجه برای پروژه ای که قرار است به طور دائم اجرا شود و سپس قطع آن بودجه در طی چند ماه، رویکرد موفقی نخواهد بود. بهبود مداوم و یکی از رویکردهای آن یعنی BPM، بیش از آنکه یک تعمیرات فوری باشد، نوعی تغییر فرهنگی است. نوآوری را می توان به چرخ همستر تشبیه کرد. همانطور که پیتر دراکر گفته است، “نوآوری ابزاری خاص برای کارآفرینان است، به این معنی که با استفاده از آن از تغییر به عنوان فرصتی برای مشاغل یا خدمات متفاوت استفاده می شود.” شما ممکن است راه خود را به سمت اولین پله از نوآوری هدایت کرده باشید، اما بقیه جهان نیز پیشرفت خواهد کرد، فناوری تغییر خواهد کرد، و شغلی که در جای خود باقی می ماند، شغلی می شود که به سرعت به عقب برمی گردد.
راه حل هایی برای موفقیت BPM
صاحبان کسب و کارها باید:
- در مورد هر پروژه تکنولوژیکی که برای مدت طولانی در آنجا وجود دارد متوجه این باشند که: یک پروژه در ابتدا موفقیت آمیز است، اما وقتی اشتیاق اولیه فرسوده شد، تزلزل پیدا می کند. در این نقطه باید به این مسئله بپردازند که این بستگی به نگرش دارد و مقصر نرم افزاری نیست که مورد استفاده قرار گرفته است.
- برای موفقیت BPM، آمادگی تغییر در سطح فرهنگی را داشته باشند.
- صاحبان کسب و کار نباید در دام این استدلال غلط بیفتند که: گران قیمت + جدید = بهتر. بیل گیتس می گوید: “اولین قانون هر فناوری که در یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد این است که فقط اتوماسیونی که بر یک عملیات کارآمد اعمال شده است باعث افزایش بهره وری می شود. دومین قانون این است که اتوماسیون اعمال شده بر روی عملیاتی ناکارآمد، باعث افزایش ناکارآمدی خواهد شد”. جدیدترین فناوری ها ممکن است نوید بخش حل همه مشکلات شما باشند – دقیقاً مانند آخرین موردی که استفاده کرده بودید. تا زمانی که به دنبال موفقیت BPMو قرار گرفتن در جای مناسب و به روش صحیح هستید باید مشکلات موجود را از ریشه برطرف کنید – و بعضی اوقات راه حل مورد نیاز شما ممکن است راه حلی بدیهی و با تکنولوژی پایین باشد.
نتیجه
بنابراین BPM یک اصل اساسی است که کسب و کارها باید با آن درگیر شوند. پیاده سازی صحیح و موفقیت BPM، راه را برای موفقیت پروژه های بعدی اتوماسیون نیز هموار می کند. BPM حتی در سطح ابتدایی، مانع از عدم کارآیی و بهره وری پایین کسب و کارها می شود.
چندین سال است که شبکه های آموزش جهانی همچون شبکه PEX میزبان وبینارهای BPM Live – رایگان برای حضور در جلسات آنلاین بوده اند که می تواند توسط هر کس، در هرجایی قابل دسترسی باشد. در این جلسات رهبران فکری BPM درباره آخرین موضوعات این رشته بحث می کنند و مخاطبان می توانند سوالات خود را مطرح نمایند. هدف اصلی وبسایت جهان مدیر نیز این است که منبع قابل اعتمادی برای رهبران کسب و کارهای کوچک و بزرگ باشد که می خواهند سازمان خود را بهتر اداره نمایند، و ما متعهد هستیم که به رهبران شرکت هایی با هر اندازه آموزش های مورد نیاز را ارائه دهیم.
طی سال ها تجربه در زمینه آموزش مدیریت فرآیندهای کسب و کار ارائه مشاوره هایی در زمینه موفقیت BPM ، می توان گفت اکثر مشاغل توسط افرادی که به مدرسه کسب و کار رفته اند شروع نمی شود. بلکه مشاغل توسط افراد باهوشی که ایده خوبی دارند، شروع به کار می کنند. یکی از مواردی که موفقیت ها را از ناکامی ها جدا می کند، تمایل به یادگیری، تغییر و نوآوری است.
موفق بودن کسب و کارها مربوط به فرهنگ حاکم بر آنها است و رهبران کسب و کار هستند که فرهنگ را هدایت می کنند. شکی وجود ندارد که بهترین کسب و کارها متعلق به کسانی هستند که با محیطی که در آن وجود دارند در تماس هستند و از اشتباهات درس می گیرند (در حالت ایده آل مواردی که توسط افراد دیگر ساخته شده است) و آمادگی این را دارند که اشتباهات خود را در این زمینه اصلاح نمایند.
منبع:
بدون دیدگاه